آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

زردی من بر تو سرخی تو بر من

سلام عشق کوچولوی مامان چهارشنبه سوریت مبارک عشقم دیشب کلی خوش گذشت و کلی آتیش بازی کردیم و شما تا فشفشه روشن میکردیم تولدت مبارک رو میخوندی ایشالا همیشه دلت شاد و گرم باشه و روشن مثل آتیش شب چهارشنبه سوری خیلی دوستت دارم نرم نرمک میرسد اینک بهار... و ایشون هم دوست جون جونیت تو همدان هانیه خانم ناز و من و تو در قلب گرمِ خداییم...   ...
27 اسفند 1393

ماهی قرمز

آیسای قشنگم هزار هزار بار خدا رو شکر میکنم که خدا نعمت زندگی کردن رو به من هدیه داد تا در کنار تو حس قشنگ مادرانگی رو تجربه کنم. بهترین ها رو برای ماهی قرمز خودم آرزو میکنم اینم لباس عید آیسا جونم و البته کفشها عیدی مامان مهناز جونه عیدت قشنگ و مبارک و من و تو در قلب خداییم... ...
24 اسفند 1393

آخرای اسفند...

شَنام عَلَی چوم... سلام علیکم عشق کوچولوی مامان الهی قربون سلام کردنت برم قربون احوالپرسی کردنت عزیز مامان ... با اجازت چند وقتی هست تعطیلات نوروزی من و شما شروع شده و ما اومدیم همدان.تو این چند هفته خیلی به ما خوش گذشته و فقط دوری از باباجی اذیتمون میکنه که ایشالا چند روز دیگه ایشون هم میاد. برا عید  به امید خدا طبق معمول هر سال میریم شیراز و البته امسال 2تامهمون عزیز هم داریم دایی دون ایضا و آذر دون   1.نونا مریضه ... موقع ناهار سر سفره خونه مامان مهناز .1 همه در حال غذا خوردنیم آیسا :مامان مهناز پاشو بریم  بازی بِدونیم دایی جون:نه آیسا جون مامان هنوز غذا نخورده صبر کن غذاش تموم بشه آیسا...
24 اسفند 1393

8سال باعشق

سلام عشق کوچولوی من و بابا امروز را جشن میگیریم ... امروز روز من است  روز بابا امروز روز ما است ... 8سال است که امروز رو جشن میگیریم  که.... هنوز هم مثل روزهای اول آشنایی دلم میلرزد  ... که هنوز هم درون قلبم چیزی مثل معجزه  چیزی مثل نور مثل ... مثلش را نمیدانم ... اما مثل هر چیزی که هست ... زیباست  ...قشنگ است و من را تازه نگه میدارد و دوستش دارم  با تمام وجود دوستش دارم و مراقبش هستم... برای همه  خانواده ها و خودمون آخر و عاقبت به خیری رو آرزو میکنم ...
24 اسفند 1393
1